توجه : در حال بروز رسانی سایت هستیم . مطالب قدیمی میباشند

فرهنگی

آب، چالش امروز، پایداری فردا: نگاهی نو به مدیریت منابع آب در طرح‌های عمرانی ایران

مقدمه
آب، این گوهر بی‌بدیل حیات، در گذر تاریخ همواره نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری تمدن‌ها و پایداری جوامع بشری، به‌ویژه در سرزمین کهن ایران، ایفا نموده است. میراث گران‌بهای نیاکان ما در ابداع و به‌کارگیری روش‌های هوشمندانه استحصال، انتقال و بهره‌برداری از آب، نظیر قنات‌ها، آب‌انبارها و بندسارها، گواهی بر این مدعاست. بااین‌حال، در دهه‌های اخیر، رشد شتابان جمعیت، گسترش فعالیت‌های کشاورزی و صنعتی، و اجرای طرح‌های بزرگ عمرانی، در کنار پدیده تغییر اقلیم و کاهش محسوس نزولات آسمانی، زنگ خطر را برای منابع محدود آب کشور به صدا درآورده است. پروژه‌های عمرانی، به‌عنوان موتور محرکه توسعه و زیربنای رفاه اجتماعی، ارتباطی تنگاتنگ و دوسویه با منابع آب دارند. از یک سو، اجرای این طرح‌ها نیازمند تخصیص و مصرف حجم قابل‌توجهی از منابع آبی است و از سوی دیگر، نحوه طراحی، ساخت و بهره‌برداری از آن‌ها می‌تواند تأثیرات ژرف و درازمدتی بر کمیت و کیفیت این منابع بر جای گذارد.

در این میان، غفلت از پیوست‌های آبی و ملاحظات زیست‌محیطی در برخی طرح‌های عمرانی گذشته، پیامدهایی چون افت سطح آب‌های زیرزمینی، خشک شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها، فرونشست زمین، و تشدید پدیده گردوغبار را به دنبال داشته است. ازاین‌رو، گذار از نگرش سنتی و صرفاً سازه‌ای به سمت یک رویکرد جامع و پایدار در مدیریت منابع آب، که در آن ابعاد فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی به‌صورت یکپارچه مدنظر قرار گیرند، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. این مقاله بر آن است تا با تکیه‌بر دانش روز مهندسی عمران و تجارب انباشته، به بررسی دقیق چالش‌های موجود در این عرصه پرداخته و راهکارهایی را ارائه دهد که بتواند طرح‌های عمرانی ایران را به نمادی از همزیستی خردمندانه انسان و طبیعت در بهره‌برداری از منابع آب بدل سازد و زمینه‌ساز توسعه‌ای پایدار و همه‌جانبه برای کشور باشد.

چالش‌های فراروی مدیریت منابع آب در طرح‌های عمرانی ایران

پروژه‌های عمرانی در ایران، از مرحله امکان‌سنجی و طراحی گرفته تا اجرا و بهره‌برداری، با مجموعه‌ای از چالش‌های پیچیده و درهم‌تنیده در حوزه مدیریت منابع آب مواجه هستند که شناخت دقیق آن‌ها، نخستین گام در جهت یافتن راهکارهای مؤثر است. برخی از برجسته‌ترین این چالش‌ها عبارت‌اند از:

۱. کمبود داده‌های پایه و عدم قطعیت‌های اقلیمی: نبود یا کمبود داده‌های دقیق، به‌روز و قابل اتکا در خصوص میزان واقعی منابع آب سطحی و زیرزمینی، بیلان آبخوان‌ها، و الگوهای مصرف در حوزه‌های آبریز مختلف، برنامه‌ریزی و تخصیص آب برای طرح‌های عمرانی را با دشواری مواجه می‌سازد. از سوی دیگر، تشدید اثرات تغییر اقلیم، افزایش تواتر و شدت پدیده‌های حدی مانند خشکسالی و سیلاب، و دشواری پیش‌بینی دقیق این تغییرات در درازمدت، ریسک سرمایه‌گذاری و پایداری طرح‌ها را افزایش می‌دهد. بسیاری از طرح‌های گذشته با مفروضاتی از منابع آبی طراحی شده‌اند که امروز دیگر اعتبار چندانی ندارند.

۲. نگرش سازه‌ای و بخشی‌نگری: تمرکز بیش‌ازحد بر احداث سازه‌های بزرگ ذخیره و انتقال آب، بدون توجه کافی به مدیریت تقاضا، افزایش بهره‌وری، و حفظ تعادل زیست‌بوم، از چالش‌های دیرینه این حوزه است.
این نگرش، گاه منجر به اجرای طرح‌هایی شده که توجیه اقتصادی و زیست‌محیطی آن‌ها موردتردید بوده و پیامدهای ناخواسته‌ای چون تبخیر بالا از سطح مخازن سدها در مناطق گرم و خشک، تداخل با حقابه‌های پایین‌دست، و برهم زدن رژیم هیدرولوژیک رودخانه‌ها را به دنبال داشته است. فقدان یک مدیریت یکپارچه و فرابخشی در سطح حوضه‌های آبریز نیز به این چالش دامن زده است.

۳. فرسودگی تأسیسات و شبکه‌های انتقال و توزیع: بخش قابل‌توجهی از زیرساخت‌های آبی کشور، به‌ویژه شبکه‌های آبیاری و زهکشی و سامانه‌های آبرسانی شهری و روستایی، دچار فرسودگی بوده و از بازدهی پایینی برخوردارند. هدررفت آب در این شبکه‌ها، که گاه تا ده‌ها درصد نیز می‌رسد، فشار مضاعفی بر منابع محدود آب وارد ساخته و اثربخشی طرح‌های تأمین آب جدید را نیز کاهش می‌دهد. تخصیص ناکافی اعتبارات برای نگهداری، تعمیر و نوسازی این تأسیسات، از دلایل اصلی این معضل است.

۴. چالش‌های کیفی و آلودگی منابع آب: رشد شهرنشینی، توسعه صنایع و فعالیت‌های کشاورزی بدون رعایت ضوابط زیست‌محیطی، منجر به ورود انواع آلاینده‌ها به منابع آب سطحی و زیرزمینی شده است. این امر، نه‌تنها سلامت جامعه و محیط‌زیست را تهدید می‌کند، بلکه هزینه‌های گزافی را برای تصفیه آب و ایجاد منابع جایگزین به طرح‌های عمرانی تحمیل می‌نماید. ضعف در پایش و نظارت بر منابع آلاینده و عدم اجرای کامل قوانین مربوطه، از موانع اصلی مقابله با این چالش است.

۵. مسائل اجتماعی و اقتصادی: قیمت‌گذاری نامناسب آب و عدم پرداخت بهای واقعی آن توسط برخی مصرف‌کنندگان، به‌ویژه در بخش کشاورزی، انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین آبیاری و صرفه‌جویی در مصرف را از بین برده است. همچنین، عدم مشارکت مؤثر ذی‌نفعان محلی در فرآیند تصمیم‌گیری و اجرای طرح‌های آبی، گاه منجر به بروز تعارضات اجتماعی و کاهش پذیرش و موفقیت طرح‌ها می‌شود. ملاحظات مربوط به جابجایی جمعیت و تأمین معیشت جایگزین برای ساکنان مناطقی که تحت تأثیر پروژه‌های بزرگ آبی قرار می‌گیرند نیز از دیگر چالش‌های مهم اجتماعی است.

۶. ضعف در پیاده‌سازی قوانین و مقررات و نبود ضمانت اجرایی کافی: با وجود قوانین و آیین‌نامه‌های متعدد در زمینه حفاظت از منابع آب و تخصیص بهینه آن، ضعف در نظارت بر حسن اجرا، نبود سازوکارهای بازدارنده مؤثر برای متخلفان، و گاه تداخل وظایف میان نهادهای مسئول، اثربخشی این قوانین را کاهش داده است. این امر منجر به برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب، تغییر کاربری اراضی در حریم رودخانه‌ها و تالاب‌ها، و عدم رعایت استانداردهای لازم در اجرای طرح‌های عمرانی می‌شود.

شناخت همه‌جانبه این چالش‌ها و تحلیل ریشه‌های آن‌ها، پیش‌نیاز تدوین و اجرای راهکارهایی است که بتواند مدیریت منابع آب در طرح‌های عمرانی ایران را در مسیر پایداری قرار دهد.

راهکارهای پایدار برای مدیریت بهینه منابع آب در طرح‌های عمرانی

برای برون‌رفت از چالش‌های کنونی و حرکت به سمت مدیریت پایدار منابع آب در پروژه‌های عمرانی، اتخاذ مجموعه‌ای از راهکارهای فنی، مدیریتی، قانونی و فرهنگی ضروری است. این راهکارها باید با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی خاص ایران و با بهره‌گیری از دانش روز و تجارب موفق جهانی تدوین و اجرا شوند:

۱. استقرار نظام مدیریت یکپارچه منابع آب در سطح حوضه‌های آبریز : این رویکرد، که بر هماهنگی میان تمامی ذی‌نفعان و بخش‌های مصرف‌کننده آب (شرب، کشاورزی، صنعت و محیط‌زیست) در چارچوب یک حوضه آبریز تأکید دارد، می‌تواند به تخصیص عادلانه و بهینه منابع، کاهش تعارضات، و بهبود پایداری اکوسیستم‌ها منجر شود. تأسیس و تقویت نهادهای مدیریتی حوضه آبریز با اختیارات و منابع کافی، از الزامات پیاده‌سازی این نظام است. پروژه‌های عمرانی باید در چنین چارچوبی تعریف و ارزیابی شوند.

۲. بازنگری و ارتقای مطالعات امکان‌سنجی طرح‌های عمرانی با رویکرد پایداری: مطالعات پیش از اجرای طرح‌ها باید با دقت و جامعیت بیشتری انجام شود و تمامی ابعاد فنی، اقتصادی، اجتماعی و به‌ویژه زیست‌محیطی و تأثیرات بر منابع آب را با سناریوهای مختلف تغییر اقلیم و تقاضا در برگیرد. استفاده از ابزارهای نوین مانند سنجش از دور، سامانه‌های اطلاعات جغرافیایی و مدل‌سازی‌های پیشرفته هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی در این مطالعات ضروری است. ارزیابی دقیق ردپای آب پروژه‌ها باید به یک الزام تبدیل شود.

۳. سرمایه‌گذاری در نوسازی و هوشمندسازی زیرساخت‌های آبی: تخصیص اعتبارات لازم برای بازسازی و بهسازی شبکه‌های فرسوده انتقال و توزیع آب، استفاده از لوله‌ها و پوشش‌های نوین با حداقل نشت، و پیاده‌سازی سامانه‌های پایش و کنترل هوشمند برای شناسایی و کاهش هدررفت واقعی آب، از اولویت‌های اصلی است.

نتیجه‌گیری

مدیریت پایدار منابع آب در گستره طرح‌های عمرانی ایران، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت انکارناپذیر برای تضمین توسعه پایدار، حفظ محیط‌زیست و ارتقای کیفیت زندگی نسل حاضر و آینده است. چالش‌های پیش رو، اگرچه گسترده و پیچیده‌اند، اما با اتکا به دانش، نوآوری، عزم ملی و همکاری همه‌جانبه، قابل‌رفع خواهند بود. پروژه‌های عمرانی به‌جای آنکه به‌عنوان مصرف‌کنندگان عمده و گاه تهدیدکننده منابع آب تلقی شوند، می‌توانند و باید به بستری برای پیاده‌سازی الگوهای بهینه مصرف، بازچرخانی آب و همزیستی سازگار با طبیعت تبدیل گردند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا
آماده برای کشف ی سفر مجازی … ورزش با ساعت هوشمند عکاسی با طعم هدفون های 2023